۲۹ فروردین ۱۳۸۵، ۱۲:۲۰

سازمانهاي بين المللي و چالشهاي پيش رو (1)

نگاهي به پيشينه و اهداف "جامعه ملل"

نگاهي به پيشينه و اهداف "جامعه ملل"

خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه : موضوع سازمانهاي بين المللي كه ايده تشكيل آنها از يك قرن تجاوز نمي كند هم اكنون از مهمترين مضامين موجود در علوم سياسي و روابط بين الملل است. بدين جهت گروه دين و انديشه "مهر"، بنا دارد در چندين مقال به پاره اي از مهمترين اهداف و نمونه هاي سازمانهاي بين المللي بپردازد. در اولين گام البته به مفهوم و پيشينه "جامعه ملل" مي پردازيم.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، جنگ جهاني اول كه با كشتار و خونريزي زيادي براي كشورهاي اروپائي همراه بود زمينه اي براي پيدايش جامعه ملل شد. ويلسون رئيس جمهور آمريكا در سخنراني معروف خود در كنگره با اعلام چهارده اصل، يكي از اصول خود را به تشكيل جامعه ملل اختصاص داد و اين موضوع را چنين مطرح كرد: يك اتحاديه عمومي از ملتها كه هدفش تأمين استقلال سياسي و تضمين تماميت ارضي همه كشورها، چه كوچك و چه بزرگ در مقابل يكديگر باشد و بايد بر اساس توافق نامه رسمي به وجود آيد. اصول چهارده گانه ويلسون كه مبتني بر تجارت آزاد و توافقات بين المللي بود مورد توافق متفقين قرار گرفت. تعهد متفقين جهت ايجاد يك سازمان بين المللي براي حفظ صلح و امنيت بين المللي با سفر ويلسون به كشورهاي اروپائي و استقبال شديد آنها از وي همراه شد .

با توجه به ارائه پيشنهادهاي مختلف بالاخره پيشنهاد ژنرال كريستين اسموت مورد قبول اكثر متفقين قرار گرفت. در نهايت در كنفرانس صلحي كه در سال 1919 برگزار شد تأسيس جامعه ملل با اهداف آن در راستاي صلح، به عنوان جزو لاينفك اين پيمان بين المللي قرار داده شد. همين عدم استقلال جامعه ملل از سيستم صلح  جهاني كه مبتني بر يك توافق بين المللي يكطرفه بود يكي از دلائل شكست و عدم كارآئي جامعه ملل است.  به دليل اينكه كشورهاي شكست خورده بويژه آلمان تازه برآمده از جنگ از وضعيت تحميلي صلح ناراضي بودند بالطبع نمي توانستند شرائط و پيامدهاي آن را نيز مانند جامعه ملل بپذيرند. كشورهاي همسو با متحدين نيز مانند شوروي و ايتاليا چنين نظري نسبت به جامعه ملل داشتند همچنان كه بعداً خروج اين كشورها بويژه خروج شوروي خود عاملي در شكست جامعه ملل است.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، جامعه ملل با توافق و تعهد متفقين و دوستان آنها كه در مجموع حدود 30 كشور مي شدند شكل گرفت. البته لازم به ذكر است كه با اينكه آمريكا خود از پيشنهاد دهندگان اصلي تأسيس جامعه ملل بود و ويلسون رئيس جمهوري آمريكا تلاش وافري در اين مورد انجام داد اما به دليل مخالفت پاره اي از افراد  كنگره نتوانست به عضويت جامعه ملل درآيد، همين عدم ورود ايالات متحده به جامعه ملل وزن و اهميت اين سازمان بين المللي را با توجه قدرت اقتصادي و سياسي ايالات متحده كاهش داد زيرا سازمان نوپائي مانند جامعه نيازمند حمايت مالي و سياسي زيادي براي موفقيت داشت.

كشورهاي مؤسس و غير مؤسس جامعه ملل در مجموع در طول حيات آن نتوانستند چندان گسترش يابند و خروج مداوم كشورها از اين جامعه يكي از دلائل فلج كننده سازمان بود به طوري كه 20 بار كشورها از اين سازمان خارج شدند.

جامعه ملل داراي سه ركن اصلي مجمع، شورا و دبيرخانه بود. مجمع كه شامل كليه اعضاي مؤسس و ديگر اعضا از جمله كشورهاي تحت الحمايه، مستعمره و خود مختار بود. هر يك از اعضا حداكثر با 3 نماينده ولي با يك رأي در مجمع حضور داشتند. اساسي ترين وظيفه مجمع در حوزه صلح و امنيت بين المللي بود. البته در حوزه پذيرش اعضاي جديد، اصلاح ميثاق و انتخاب قضات ديوان دائمي دادگستري نقش داشت. شورا به عنوان بازو و قدرت اجراي جامعه با دو نوع اعضاي دائم و غيردائم وظايفي در راستاي صلح بين المللي و ارائه راه حلهاي بين المللي داشت.

ويژگيهايي مانند دائمي بودن ، جهاني بودن، منظم بودن و داشتن صلاحيت همگاني و عام و البته فقدان كارآئي لازم همگي حاكي از تحولات اساسي در سازمانهاي بين المللي با تاسيس جامعه ملل است.جامعه ملل و ميثاق آن به دليل تشريفاتي بودن سيستم مجازات آن از كارآئي لازم در طول حيات خود در راستاي حفظ صلح بين المللي برخوردار نبود.

اگر چه صلاحيت جامعه ملل بسيار وسيع و جهاني بود اما به دليل نفوذ كشورهاي خاص و سيستم تصميم گيري اتفاق آرا قدرت اجرائي و اراده لازم را در حل اختلافات بين المللي نداشت. در واقع بايد گفت به دليل عدم قدرت واقعي، تصميمهاي جامعه ملل فقط پشتوانه افكار عمومي را به عنوان نيروي الزام آور در اختيار داشت. جامعه ملل در حيطه وظايف خود به موجب ماده 16 ميثاق در صورت اقدام نامشروع از سوي دولتهاي عضو مي توانست به مجازاتهاي اقتصادي و نظامي بپردازد اما تهديد عليه صلح آن هم به صورت شديد، يا موارد خطرزاي بين المللي را نمي توانست در دستور كار خود قرار دهد. مكانيسم مجازاتي تشريفاتي و تأخيري جامعه براي اعضا متجاوز در صورت اثبات جرم و تجاوز آشكار قابل اعمال بود. جامعه ملل در نهايت فقط با يكبار اعمال مجازات در سال 1933 عليه ايتاليا  و عدم كارائي در موارد گوناگون  چون: حمله شوروي به فنلاند و عاقبت با شروع جنگ دوم جهاني توجيه جهاني خود را از دست داد و عملاً از بين رفت. اما اين سازمان با توجه به آشكار ساختن ضرورت يك سازمان بين المللي براي حفظ صلح از اهميت بالائي در تجربه جوامع بين المللي برخوردار است.

کد خبر 313301

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha