در : صفحه اول » سیاسی » مفهوم اقلیت در برابر ملت

مفهوم اقلیت در برابر ملت

نویسنده: سید کمیل آلبوشوکه

کمیل

من تصمیم گرفتم هر چند وقت یکبار درمورد بعضی اصطلاحات سیاسی وکاربرد دقیقتر آنها توضیحاتی دهم. از آنجائی که هر اصطلاحی معنای خاص خود را دارد، این امر می تواند تعریف قضیه را بشکل دیگری تغییر دهد. برای مثال توقعات و درخواست ها برای اقلیت ها با توقعات و درخواست ها برای ملت ها متفاوت است. توقعات و درخواست ها برای اقلیت ارمنیان در ایران با توقعات و درخواستهای ملت عرب الاحواز کاملا متفاوت است. اقلیت ها دنبال حقوق اجتماعی هستند درحالی که ملت ها خواهان آزادی کامل هستند.

درهمین راستا قصد دارم تا کلمه اقلیت و اکثریت را شرح داده وتوضیح خود را با مثال هایی کامل کنم.

تعریف جامعه شناسی از اقلیت، به گروهی اطلاق می شود که از نظر قومی با گروه اکثریت متفاوت می باشد. اقلیت ها از نظر تعداد و درخواست ها با اکثریت متفاوت هستند. برای مثال اقلیت های قومی در هند غربی، یا اقلیت اسیایی ها و ایرلندی ها در بریتانیا، یا اقلیت ارمنی ها در ایران و اقلیت اشوری ها در عراق(آنتونی گیدنز,جامعه شناسی, ۱۹۹۷).

اصطلاح اقلیت و اکثریت به معنای دراقلیت بودن یا در اکثریت بودن می باشد و هیچ تقاربی با کلمه ملت ندارد. در استعمال کلمه اقلیت یا اکثریت دیگر خبری از ملت وجود ندارد. با کاربرد کلمه اقلیت نوع عرق ذکر شود و نه عنوان سیاسی یا جغرافیایی. برای مثال، می توان از اصطلاح اقلیت عرب در ایران استفاده کرد و نه اقلیت احوازی در ایران ولی استعمال کلمه اقلیت عرب در ایران شامل جغرافیای سیاسی الاحواز برای مردم عرب نمی باشد. کاربرد لفظ اقلیت دیگر جایی برای ملت و جغرافیای سیاسی باقی نمی گذارد. به همین جهت استعمال چنین کلمه ای برای قضیه احواز به جا نیست و اشکالات زیادی می تواند داشته باشد. یکی ازاین اشکالات عدم اعتراف به ملت بودن مردم عرب الاحواز است. با استعمال کلمه اقلیت این بهانه به فارس ها داده می شود که اعلام کنند اقلیت عرب در ایران، درجاهای مختلف ایران مثل خراسان، کرمان، اصفهان و خود الاحواز پراکنده هستند و نمی توانند دارای حق تعیین سرنوشت مردمی برای ازادی و استقلال باشند. ولی اصطلاح ملت شامل مردمی که دارای جغرافیای خاص خود هستند و هر وقت بخواهند می توانند درخواست حق تعیین سرنوشت وآزادی کامل از ایران مطرح کنند.

مثال های خود را با اقلیت های ساکن بریتانیا اغاز میکنم. در بریتانیا ملتی وجود دارد به نام ملت اسکاتلند. برای تعریف اسکاتلندی ها نیازی به استفاده از کلمه اقلیت اسکاتلندی در بریتانیا نیست چونکه این مردم دارای نقشه و سرزمین خاص به خود هستند واسکاتلندی های دیگر که در مناطق مختلف بریتانیا به دلیل مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ساکن هستند نمی توانند تعریف خاصی برای این مردم ایجاد کنند. بنابراین وجود اسکاتلندی ها به عنوان یک ملت مورد بحث است ونه اسکاتلندی هایی که در لیورپول یا بیرمنگهام زندگی می کنند. بنابراین وقتی نام ملت اسکاتلند استفاده شود یعنی به یک جغرافیای خاص با جمعیت خاص اشاره می شود که این ملت جغرافیای خاص خود را از جغرافیای انگلیس جدا می کنند.

 دیگر مثالی که می توان برای  بریتانیا مورد استفاده قرار داد مسئله مردم ایرلند می باشد. در بریتانیا هم می توان از اصطلاح اقلیت ایرلندی و هم از اصطلاح ملت ایرلند استفاده کرد ولکن هر کدام معنای خاص خود را دارند. ملت ایرلند یعنی مردمی که در ایرلند شمالی زندکی می کنند که دارای جغرافیای خاص به خود هستند، ومعنای کلمه اقلیت ایرلندی یعنی تمام ایرلندی هایی که در بریتانیا زندگی می کنند از گلاسکو گرفته تا لیورپول و لندن و خود ایرلند شمالی. بنابراین ایرلندی ها در گلاسکو و لیورپول نمی توانند درخواست کشور مستقل کنند چونکه آنها در جاهای مختلف بریتانیا پراکنده هستند ولی در ایرلند شمالی ایرلندی ها یک ملت هستند که در سرزمین خود زندکی می کنند وطبق قوانین بریتانیا می توانند درخواست حق تعیین سرنوشت مردمی کنند. بنابراین ایرلندی هایی که در سرزمین خود در ایرلند شمالی زندگی می کنند خود را یک ملت خطاب می کنند وسکونت عده ای ایرلندی در جاهای مختلف بریتانیا دلیل نمی شود که اصطلاح اقلیت بر انان اطلاق شود. لذا این اصلاح سیاسی را مردم ایرلند که دارای جغرافیای خاص خود هستند(ملت ایرلند) مشخص می کنند ونه دیگر ایرلندی های ساکن مناطق مختلف در بریتانیا.

 ولی این را باید مد نظر قرار داد که اقلیت اسیایی ها در بریتانیا ملت نمی باشند بلکه اقلیتی هستند که در مناطق مختلف بریتانیا ساکن هستند و چونکه آنان در جاهای مختلف سکونت دارند و سرزمین خاصی به آنها متعلق نبوده و درخواست های سیاسی و اجتماعی انان با ملت ایرلند و اسکاتلند کاملا متفاوت است. برای مثال، مردم اسکاتلند دارای حق تعیین سرنوشت مردمی هستند که براساس آن این مردم در سال ۲۰۱۴ در یک رفراندوم شرکت خواهند کرد ولی اقلیت اسیایی نمی تواند چنین درخواست سیاسی از دولت بریتانیا بکند.

 موضوع اقلیت و ملت در عراق هم مورد بحث قرار گرفته و امروزه شاهد هستیم که مردم عراق، کردها راملت کرد خطاب می کنند و نه اقلیت کرد در عراق. کردها در عراق علی رغم اینکه ۱۳ تا ۱۵ درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهند ولی برای تعریف آنها از اصطلاح اقلیت استفاده نمی شود، بلکه از اصطلاح ملت کرد برای تعریف آنان استفاده می شود. کردها در جغرافیای خود زندگی می کنند و آنها را کاری با اقلیت و اکثریت نیست. ولی در جای دیگر موضوع آشوری ها هم مورد بحث قرار می گیرد. آشوری ها در عراق علی رغم داشتن تاریخی هزاران ساله، کاربرد اصطلاح ملت برای انان بسیار مشکل است چونکه آشوری ها در مناطق مختلف عراق زندگی می کنند و حتی در سرزمین تاریخی خود یعنی اربیل و موصل شاید به عدد ۲۰۰ هزار نفر هم نرسند. بنابراین تنها اصطلاحی که می توان برای تعریف اشوریها در عراق استفاده کرد همان اصطلاح اقلیت آشوری ها در عراق می باشد.

  بنابراین کاربرد لفظ اقلیت عرب های ایران یا اقلیت عرب در ایران، مفهوم ملت را تضعیف می کند ولفظ عرب یک لفظ سیاسی یا جغرافیایی نیست ووانمود می سازد که عرب ها در خراسان و کرمان و حتی در خود الاحواز زندگی می کنند و در مقابل جمعیت ایران در اقلیت هستند. ولی وقتی اصطلاح ملت عرب الاحواز مورد استفاده قرار می گیرد این کاملا واضح است که این ملت در جغرافیای خاص خود هستند ودرخواست های آنان با اقلیت ها کاملا متفاوت می باشد. یکی از این درخواست ها آزادی از بند اسارت و استقلال کامل ازایران است. با استعمال کلمه ملت عرب الاحواز، دیگر به اینکه ما اقلیت هستیم یا در اکثریت، کاری نداریم  بلکه ما ملت هستیم.

 بنابراین در پایان این مقال کوتاه از هموطنانم درخواست می کنم در استعمال کلمات و اصطلاحات دقت بیشتری به خرج دهند چونکه هر اصطلاحی معنا و مفهوم متفاوتی دارد. بااصطلاح اقلیت عرب در ایران حتی درخواست فدرالیسم هم غیر ممکن است دیگر چه برسد به ازادی کامل و استقلال.

مثال خود را با ارامنه ایران به پایان خواهم برد. ارمنیان در ایران حق درخواست آزادی اجتماعی و فرهنگی را دارند ولی نمی توانند تعیین سرنوشت مردمی را درخواست کنند چونکه برای تعیین سرنوشت مردمی باید یک جغرافیای خاص داشت که ارامنه در ایران چنین جغرافیایی ندارند. ولی مردم الاحواز مردمی هستند از قومیت عرب که در مناطق خود یعنی الاحواز (که در جغرافیای شامل خ و ز س ت ان, ابوشهر, جمبرون می باشد) زندگی می کنند وسرزمین شان توسط رضا میرپنج پهلوی به اشغال نظامی درآمد و مردم عرب از همان سال ۱۹۲۵ در انتفاضه های متعدد خشم خود را از ادامه اشغالگری بروز داده اند.

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى